بدان ، وقتی که دو قطره آب به همدیگر برسند ، تبدیل به یک قطره بزرگ می شود . ولی اگر دقت کنید  اگر دو تکه سنگ به همدیگر برسند هیچ موقع با هم یکی نمی شوند !با این اوصاف ، ما انسان ها هم هر چه قدر سخت تر باشیم شناخت و ارتباط برقرار نمودن با دیگران برای ما مشکل می شود و در نتیجه امکان رشد ما نیز کاهش می یابد .

ای انسان اگر کمی تأمل داشته باشی ، آب در عین حال که نرم و لطیف است ولی در ادامه مسیر سرسخت و مصمم تر است و به هدف سریعتر می رسد و به دریای بیکران می پیوندد ولی سنگ در پس هر مانعی از حرکت باز می ایستد و به هدف نمی رسد .

لذا این انسان در زندگی خود اگر می خواهد از موانع کوچک و بزرگ عبور کند باید نرم و لطیف باشد تا به سر منزل مقصود - که رسیدن به قرب الهی است - برسد . و در حقیقت پشتکار و مصمم بودن در سیر حرکت خود به طرف قرب الهی را در نرمی و لطافت قلب جست و جو کرد...

زمانی انسان باید در اموری کوتاه بیاید ...

مواقعی چون انسان نمی تواند ببخشد و گذشت کند باید چشم را بست و با بی اعتنایی به آن مسئله گذر کرد ...

زمانی باید هم فکر باشند ...

گاهی باید همدیگر را درک کنند ...

زمانی مانند قطره های آب به هم بپیوندند ...

گاهی نگاه خود را به سمتی بدوزی تا اینکه اون قضیه خاص را نبینی ...

گاهی باید دقیق شد ، شناخت و هیچ موقع از اون گذر نکرد ...

ولی این را بدانیم  اگاهی و شناختی که با تفکر  پیدا می کنیم می شود با آن خدا را شناخت و با شناخت او می توان خود را پیدا کرد و در میان تلاطم گم نشد و به سعادت حقیقی رسید .

ای انسان ، برای یافتن خود اندکی  در خلقت  و فوایدآب اندیشه کن که حکیم على الاطلاق، به حکمت کامله خود، او را  چگونه و با چه صفاتی خلق کرده ، که بدین شرح می باشد :

« یکى- صفاى آب است که اگر چرکین و کثیف خلق مى‏شد، باعث تنفّر طبع مى‏بود، و صلاحیت وساطت حیات قلب که جوهر لطیف است، نمى‏داشت.

دوم- رقّت ، که اگر غلیظ القوام مى‏بود مثل عسل، تطهیر چیزها بخصوص چیزهاى لزج، به او نمى‏شد و آب هم محتاج به آب دیگر مى‏شد.

سوم- وفور و بسیارى او است که اگر «عیاذا باللَّه» با عموم احتیاج خلایق به او، کم مى‏بود و به زحمت به دست مى‏آمد، فقرا و ارباب حاجت، در تحصیل او به زحمت مى‏افتادند، و رنج مى‏کشیدند.

چهارم- پاک بودن، که اگر در اصل خلقت طهارت نمى‏داشت، تطهیر نجاسات به او نمى‏شد و بر وجودش فایده تمام مترتّب نمى‏بود. و به این فواید عظیمه اشارت نمود و گفت:

چنانچه حضرت رسول ( ص ) می فرماید :

...تفکّر فی صفاء الماء و رقّته، و طهورته و برکته، و لطیف امتزاجه بکلّ شی‏ء، و فی کلّ شی‏ء

یعنى: اندیشه کن در صفای آب، و فراوانی ، پاک بودن او، و نفوذ کردن و ممزوج شدن او به هر چیزى و در هر چیزى.

و استعمله فی تطهیر الاعضاء الّتى امرک اللَّه بتطهیرها...

استعمال کن آب را در تطهیر اعضائى که، امر کرده است تو را خداى تعالى به تطهیر آن اعضا....

... حضرت  رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله می فرمایند : مثل‏ المؤمن‏ الخالص‏ کمثل الماء.

... حضرت رسول  صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است : مؤمن کامل، باید سلوکش با مردمان، مانند آب باشد.

و لتکن صفوتک مع اللَّه تعالى فی جمیع طاعاتک، کصفوة الماء حین‏ انزله من السّماء.

مى‏فرماید : مى‏باید طاعت و بندگى تو از براى خداى تعالى، در صفا ، مثل صفاى آب باشد در وقت فرود آمدن از آسمان، پیش از رسیدن به زمین. چرا که عمل مغشوش، مقبول درگاه احدیّت نیست.

و طهّر قلبک بالتّقوى و الیقین، عند طهارة جوارحک بالماء.

و پاک گردان دل خود را از آلایش کدورات و اوساخ ذنوب و معاصى، و محلّى و مزیّن کن او را به تقوى و پرهیزگارى، و نیز پاک کن دل خود را از تیرگى ظلمت جهل و شکوک و شبهات، در هنگام پاک کردن اعضا و جوارح از کثافات به آب.

حاصل آنکه: در وقت تطهیر اعضا از کثافات ظاهرى، غافل نباید بود از کثافتهاى باطنى، چنان که کثافات ظاهرى را از براى نظر خلایق پاکیزه مى‏کنى، باطنى را نیز از براى نظر الهى پاکیزه‏دار که او اهمّ است برای رسییدن به حقیقت .» [1]

[1]  - شرح مصباح الشریعه ، ص 90 – 93 البته با تلخیص .