فرزندم!

** آخر راه را آباد کن.

** آن دنیا را با این دنیا عوض نکن‏

** درباره آن‏چه نمى‏دانى، گفتگو نکن‏

و آن جا که لازم نیست حرفى بزنى، نزن‏

** اگر مى‏ترسى در راهى گم شوى، همان اول راه، پا، پَس بکش؛

** چون، در آستانه سرگردانى، بازایستادن و تأمل، بهتر است از این که بگذارى حوادث هول‏ناک، تو را بر پشت خود بنشانند و هرجا ببرند.

** به خوبى‏ها بخوان و اهل خوبى باش!

** با دست و زبان، بدى را بران!

** تمام سعى‏ات را بکن تا از اهل بدى، دور بمانى!

** آن طور که شاید و باید، در راه خدا جهاد کن و نگذار تا ملامت هیچ ملامت‏گرى، تو را نگه دارد.

** در جست‏وجوى حقیقت، هر جا که هست، در اعماق سختى‏ها و در انبوه حوادث، غوطه‏ور شو.

** و پِىِ فهم حقیقت دین باش!

** خودت را عادت بده به صبورى و تحمل ناگوارى‏ها!

** چه اخلاق خوبى است این صبورى و این شکیبایى در مسیر حق!

** در همه احوال، وجودت را به خدایت بسپار!

** پیش او باشى، پناهت امن است و نگهبانت قوى.

** هرچه مى‏خواهى، تنها از او بخواه‏

** که دادن و ندادن، دست اوست.

** مدام از او تقدیرهاى خوب بخواه!

** فرزندم، به این سفارش‏ها دقت کن و به این نامه، پشت نکن.

کاش کاش و .... ما قدر این توصیه ها را می دانستیم !

(ترجمه بخشی از نامه سى و یکم نهج البلاغه)