از نظر دین اسلام، فرزند خوانده، حکم فرزند واقعى را ندارد (ارث نمى‌برد با همسر انسان محرم نمى‌شود)

فرزندخواندگى هر چند از قدیم الایّام مرسوم بوده، و برخى از مردم با هدفهاى مختلف به سوى آن مى‌رفته‌اند؛ امّا این پدیده در عصر و زمان ما گسترده‌تر، و متقاضیان آن افزونتر، و اهداف تقاضا کنندگان آن یک‌نواخت‌تر شده است. به طور عمده نداشتن فرزند، سبب گرایش به این مسأله مى‌باشد، و گاه نیز عواطف انسانى موجب توجّه به آن مى‌گردد.

حوادث طبیعى و غیر طبیعى، همانند زلزله‌ها، جنگها، بیماریها، طوفانهاى سخت و وحشتناک، و مانند آن، عوارض نامطلوب مختلفى بر جوامع انسانى مى‌گذارد؛ که یکى از آنها معضل فرزندان بى‌سرپرست است. فرزندانى که پدر و مادر خود را در آن حوادث از دست داده، و در غم مهر و محبّت آنان سوخته، و حسرت نوازشى ساده را بر دل دارند. کودکان معصوم و پاکى که نگاه معصومانۀ آنها همچون کتابى قطور حاوى مطالب فراوان و مهمّى است؛ که تنها برخى توفیق مطالعۀ آن را دارند.
 
از سوى دیگر، زوجین متعدّدى وجود دارند، که به علل مختلف از نعمت بى‌بدیل فرزند محروم هستند، و خداوند حکیم آنها را با بچّه‌دار‌ نشدن آزمایش مى‌کند. زن و شوهرهایى که دیدن هر نوزاد داغ دل آنها را تازه، و آه حسرت را بى‌اختیار از نهاد آنها بلند، و قطرات اشک را بر گوشۀ چشمانشان جارى مى‌سازد.
 
برخى از این زوجین، به جاى آه و افسوس و حسرت، و به هدر دادن نیروى خود، و با هدف پر کردن این خلأ زندگى مشترک- که گاه منجر به جدایى و طلاق مى‌گردد- به سراغ فرزندان بى‌سرپرست رفته، و آنها را به فرزندى قبول مى‌کنند، تا هم غم فقدان پدر و مادر و کمبود عشق و محبّت را از قلب پاک و کوچک آن کودکان معصوم بیرون کنند، و هم خود را از تنهایى در آورند، و سکوت خسته کنندۀ محیط زندگى مشترک خویش را با گریه‌ها و خنده‌هاى چنان فرزندانى بشکنند.
 
امّا مشکلى که معمولا زوجین مؤمن را رنج مى‌دهد، و در پاره‌اى از موارد آنها را از پذیرش چنین فرزندانى منصرف مى‌کند، مشکل محرمیّت است؛ زیرا اگر فرزند خوانده دختر باشد، در آینده با مرد خانه مشکل محرمیّت خواهد داشت، و اگر پسر باشد با زن خانه.
 
براى حلّ این مشکل، چاره‌هایى اندیشیده شده، که در بسیارى از موارد مشکل را برطرف مى‌سازد، هر چند در برخى موارد چاره‌ساز نیست.
 
یکى از این چاره‌ها و حیله‌هاى شرعى، ایجاد محرمیّت از طریق رضاع و شیرخوارگى است.
 
یا زن برادر، یا برادرزاده‌هایش ایجاد کرد؛ مشروط بر این که زمان شیرخوارگى بچّه نگذشته باشد.
 
امّا اگر زمان آن گذشته باشد، و پدر خوانده فرزند یا نوه‌اى نداشته باشد، تنها راه آن است که عقد موقّت آن دختر را براى پدر پدر خوانده بخوانند، تا آن دختر حکم زن پدرش را پیدا کند، و براى همیشه بر او، و برادران و برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌هایش محرم گردد. در اینجا دخول شرط نیست؛ ولى چنین عقدى باید داراى شرایط زیر باشد:
 
اوّلا: باید به مصلحت دختر بچّه باشد که غالبا هست.
 
و ثانیا: با اجازۀ حاکم شرع صورت گیرد.
 
و ثالثا: زمان عقد موقّت به قدرى باشد که در آن زمان امکان بهره‌گیرى جنسى از دختر باشد، ولى پس از ساعتى باقیمانده مدّت را مى‌بخشند، تا در آینده آن دختر با مشکلى مواجه نشود 
 
________________________________________
شیرازى، ناصر مکارم، حیله‌هاى شرعى و چاره‌جوئى‌هاى صحیح، در یک جلد، انتشارات مدرسة الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1428 ه‍ ق
 
***  س -  شخصى دو تا فرزند خوانده براى خود اختیار نموده بود، آیا این دو فرزند به آن خانواده محرم هستند یا نه و دیگر این که ارث مى‌برند یا نه؟
 
ج‌ - فرزند خوانده شرعا فرزند محسوب نمى‌شود و صرف بزرگ کردن و اداره آنها موجب محرمیت نمى‌گردد
 
________________________________________
 
گلپایگانى، سید محمد رضا موسوى، مجمع المسائل (للگلبایگانی)، 5 جلد، دار القرآن الکریم، قم - ایران، دوم، 1409 ه‍ ق