پسرم، بدان!
42 آدمى که بر مرکب زمان سوار است، بر مرکب روزها و شبها،
حتى وقتى خودش خیال مىکند ایستاده است، مرکب زمان، دارد او را پیش مىبرد،
43 همان وقتى که خیال مىکند جایى ساکن شده و استراحت مىکند، دارد رو به پایان، جلو مىرود.
44 پس مطمئن باش که به آرزویت نمىرسى و بیش از اندازه مقرر، عمر نمىکنى.
45 که تو در همان جادهاى هستى که آدمهاى پیش از تو رفتهاند.
46 پس در جستوجوى مال و منال دنیا، آرام و بىحرص باش و
وقت خرج کردنش هم سنجیده و زیبا عمل کن.
47 خیلى پیش آمده که افزونطلبىها، همه مال را بر باد داده است.
48 این طور نیست که هر که بیفتد پى مال و منال، به آن برسد
49 یا هر کس خیلى پى آن نباشد، محروم بماند.
50 روحت را بالاتر از این بدان که آلوده پستى و فرومایگى شود؛
حتى اگر از این مسیر، به آرزوهایت برسى (کرامت روحت را معامله نکن).
51 هیچ کالایى، همقیمت با آن چه از روح و وجود تو کم مىشود، نیست.
52 بنده کس دیگرى نباش که خدا تو را آزاد آفریده است.
(آرزوهایت فقط با پستى و فرومایگى به دست مىآیند؟)
53 چه جور خیرى است؛ خیرى که فقط از مسیر شر مىشود به آن رسید؟
54 چه جور آسایشى است؛ آسایشى که فقط از مسیرى سخت مىشود به آن رسید؟
55 نکند مرکبهاى طمع، تند و شتابان، تو را تا چشمههاى هلاکت ببرند.
بخشی از نامه سی و یکم نهج البلاغه